«بررسی تلویح گفتاری «بدنشان» در شاهنامه فردوسی با تکیه بر اصول گرایس»

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی زبان و ادبیات فارسی ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه سیستان و بلوچستان ، ایران، زاهدان

2 هیئت علمی دانشکده زبان و ادبیات فارسی ، دانشگاه سیستان و بلوچستان، ایران ، زاهدان

10.29252/kavosh.2024.21788.3591

چکیده

تلویح گفتاری «بدنشان» در شاهنامه فردوسی در بافت­ های مختلفی به­ کار رفته است. این تلویح، مدلول­ های ضمنی متعددی را القاء می­ کند. تلویح، ابزاری زبانی است که به شکلی هنرمندانه­، معانی ضمنی را منتقل می­ کند. «­پل گرایس» (Grice Paul)، عامل مهم ایجاد تلویح را تخطّی از چهار اصل در گفت­وگو می­ داند. این پژوهش با رویکرد اصول گرایس به تحلیل و بررسی تلویح «بدنشان» پرداخته است. هدف از این پژوهش، تحلیل منطق محاکاتی و تکرار این تلویح در بافت­ های مختلف و استنباط مدلول­ های مناسب در­ داستان­ های شاهنامه است. فواید این پژوهش، شامل واکاوی بافت­ های زبانی، غیرزبانی، درک و دریافت مدلول­ های مناسب «بدنشان» است. همچنین درک و فهم متون کلاسیک، تأثیر تلویحات در مناسبات انسانی و تقویت مهارت استنباط، از فواید دیگر این پژوهش است. در این جستار، ابتدا مفهوم گفتار تلویحی، انواع آن و اصول چهارگانه گرایس، تبیین گردیده است و سپس یافته­ ها با منابع کتابخانه ­ای تحلیل و توصیف شده ­اند. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که این تلویح در دو نوع قراردادی و خاص بازتولید شده است. نوع قراردادی خارج از مکالمه است و گفتمان، بافت و معانی ضمنی در ایجاد آن تأثیری نداشته است. امّا نوع خاص که هدف اصلی این پژوهش و در فضای مکالمه است؛ بافت زمان، مکان و گفتمان در ایجاد آن تأثیر بسیاری داشته است و معانی ضمنی متعددی دارد. همچنین تلویح «بدنشان» در بستر باورهای فلسفی، مذهبی، طبقاتی، سیاسی، اجتماعی و روان­شناختی ایجاد شده است. درنهایت، با توجه به اصول گرایس، تلویح «بدنشان» در شاهنامه زمانی ایجاد شده که اصول کمیت، کیفیت، موضوعیت و شیوه در مکالمه رعایت نشده است.
 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

"Examination of the verbal implication of "Badanshan" in Ferdowsi's Shahnameh based on the principles of Greiss"

نویسندگان [English]

  • parvaneh Mehrsereshtan 1
  • Abdullah Wathiq Abbasi 2
  • Abbas Nikbakht 2
1 PhD student of Persian language and literature, Faculty of Literature and Humanities, University of Sistan and Baluchistan, Zahedan, Iran
2 Faculty of Persian Language and Literature, University of Sistan and Baluchistan, Zahedan, Iran
چکیده [English]

. In Ferdowsi's Shahnameh, the implication of "badneshan" is used in different contexts the important factor of creating implication to be a violation of the four principles in dialogue. The research has investigated and analyzed the implication with the approach of Grice's principles. The aim of the research is to investigate the creation of this implication, simulation logic and its repetition in different contexts and to infer appropriate meanings in the Shahnameh stories. In this essay, the concept of implicit speech, its types and Grice's four principles have been explained first, and then the findings have been analyzed and described with library sources. One of the benefits of this research is the application of this implication, which has led to the analysis of linguistic and non-linguistic contexts; cited.Understanding and receiving the symbols of their "badneshan" and the causes of its creation is one of the other benefits of this research.From the results of the research, the following points are mentioned:This implication has been reproduced in two types, contractual and special.The specific type, the context of time, place and discourse have had a lot of influence in its creation and it has many implicit meanings.The contracted type is out of conversation;Discourse, context and implicit meanings do not affect its creation.The is created in the bed of philosophical, religious, class, political, social and psychological beliefs. whenever sufficient and correct , information is not expressed, and a word that is not related to the topic of the conversation, is not clearly raised.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Shahnameh
  • their badneshan
  • speech implication
  • principles of grace
  1. الف) کتاب­ ها

    1. اتابکی، پرویز (1379)، واژه­نامه شاهنامه، تهران: چاپ قیام.
    2. پورنامداریان، تقی (1390)، عقل سرخ؛ شرح و تأویل داستان­های رمزی، تهران: سخن.
    3. ثعالبی، ­محمدبن­اسماعیل (1368)، تاریخ ثعالبی، ترجمة مجتبی مینوی، تهران: قطره.
    4. جوینی، عزیزالله (1374)، نبرد اندیشه­ ها در حماسه رستم و اسفندیار، تهران: دانشگاه تهران.
    5. جیحونی، مصطفی (1380)، حماسه آفرینان شاهنامه، اصفهان: فرهنگ و ارشاد اسلامی.
    6. رضازادة شفق، صادق (1320)، فرهنگ شاهنامه، به کوشش مصطفی شهابی، تهران: انجمن آثار ملّی.
    7. شامبیانی، داریوش (1375)، فرهنگ لغات و ترکیبات شاهنامه، تهران: آران.
    8. شعار، جعفر، حسن انوری (1379)، رزم نامة رستم و اسفندیار، چ 21، تهران: نشر قطره.
    9. شمیسا، سیروس (1383)، بیان و معانی، چ 8، تهران: فردوس.
    10. صلح­جو، علی (1377)، گفتمان و ترجمه، تهران: مرکز.
    11. طبری، محمدبن جریر (1362)، تاریخ طبری، ترجمة ابوالقاسم پاینده، چ2، تهران: اساطیر.
    12. طوسی، محمدبن­ محمود­ (1382)، عجایب المخلوقات، به اهتمام منوچهر ستوده، تهران: علمی فرهنگی.
    13. فرخی سیستانی، ابوالحسن علی، (1335)، دیوان قصاید، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران: از انتشارات شرکت نسبی حاج­محمدحسن اقبال و شرکاء.
    14. فردوسی، ابوالقاسم (1366)، شاهنامه، تصحیح خالقی­ مطلق، د 1، کالفرنیا ، Biblio theca.
    15. --------------- (1369)، شاهنامه، تصحیح خالقی­ مطلق، د 2، نیویورک، Biblio theca.
    16. --------------- (1367)، شاهنامه، تصحیح خالقی­ مطلق، د 3، کالیفرنیا، نیویورک، بنیاد میراث ایران
    17. --------------- (1373)، شاهنامه، تصحیح خالقی­ مطلق، د 4، کالفرنیا، نیویورک، بنیاد میراث ایران
    18. --------------- (1375)، شاهنامه، تصحیح خالقی­مطلق، د 5، کالیفرنیا، انتشارات مزدا با همکاری بنیاد میراث ایران.
    19. --------------- (1384)، شاهنامه، تصحیح خالقی­ مطلق، د 6، نیویورک، بنیاد میراث ایران
    20. --------------- (1386)، شاهنامه، تصحیح خالقی­ مطلق، د 7، تهران: مرکز دائره ­المعارف بزرگ اسلامی.
    21. فروید، زیگموند (1390)، توتم و تابو، ترجمه محمدعلی خنجی، تهران: طهوری.
    22. قبادیانی، ناصرخسرو (1357)، دیوان اشعار، تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقق، مونترال کانادا: انتشارات مؤسسه مطالعات اسلامی.
    23. کالر، جاناتان (1382). نظریة ادبی، ترجمة فرزانه طاهری، تهران: مرکز.
    24. کزازی، میرجلال الدین (1399)، نامه باستان، چ11، تهران: سمت.
    25. --------------- (1397)، نامه باستان، چ7، تهران: سمت.
    26. گورین، ویلفرد. (1377)، راهنمای رویکردهای نقد ادبی، ترجمة زهرا میهن ­خواه، چ 3، تهران: اطلاعات.
    27. مختاری، محمد (1369)، اسطوره زال، تهران: آگه.
    28. مکاریک، ایرناریما (1383)، دانش­نامه نظریه­ های ادبی معاصر، ترجمة مهران مهاجر، محمد نبوی، تهران: آگه.

    ب) مقالات

    1. بهمنی، شهرزاد، علیرضا حسینی، محمد غفوری­فر (1396)، «کارکرد هنری کنایه در شاهنامه فردوسی»، دومین همایش ملی بازشناسی مشاهیر و مفاخر خراسان در ادب.
    2. پشتدار، علی­ محمّد، عبدالحمید اسماعیل ­پناهی، علی­ محمد گیتی­ فروز، حسین یزدانی (1398)، «تحلیل و بررسی کنایه در شاهنامة فردوسی»، فصلنامة علمی کاوش­نامه، ش 42، صص71-94.
    3. روزبه، سهیل، فردوس آقاگل زاده، حیات عامری (1396)، «کشف و توصیف انواع تلویخ در فارسی محاوره­ای با توجه به فرهنگ فارسی زبانان تهران»، فرهنگ و ادبیات عامه، ش 18، صص183-205.
    4. صراحی، محمدامین، زهرا غیوری (1396)، «نقش نقض اصول همکاری گرایس در ساخت کاریکلماتور»، پژوهشگاه علوم انسانی، ش2، صص 35-50.
    5. صیادی­نژاد، روح الله، سعیده حسن­ شاهی (1398)، «بررسی تلویح گفتار در نمایشنامه گنجشک گوژپشت» زبان و ادبیات عربی، ش2، صص 25- 50.
    6. مقداری، صدیقه سادات، زهرا ایزددوست (1396)، «تحلیل نسل جدیدی از لطیفه ­های رفاقتی موسوم به آقا ما آقا شما در چهارچوب اصول مکالمه ­ای گرایس»، مطالعات زبانی و بلاغی، ش15، صص191- 208.
    7. فلاح، غلامعلی (1385)، «رجزخوانی در شاهنامه»، مجله دانشکده ادبیات، ش 54 -55، صص107-130.

    ج) لاتین

    Cooren.f., Sanders (2002). Implicatures: a schematic approach، 1. Journal of Pragmatics, pp. 1045–1067،DOI: 10.1016/S0378-2166(02)00028-0

    1. Grice, p.(1975). Logic and Conversation.[In: Syntax and Semantics, Vol. 3.New York: Academic Press .
    2. Potts , C ,(2005).The Logic of Convenal Implicatures.
    3. Levinson, S. C. (1983). Pragmatics. Cambridge: Cambridge University Press.